ترجمه کلمه addressee

addressee “مخاطب ،گيرنده ء نامه بازرگانى : مقصد علوم نظامى : گيرندگان”

ترجمه کلمه addressing

addressing “نشانى دهى ،نشانى يابى کامپيوتر : ادرس دهى”

addressing mode “وضعيت ادرس دهى کامپيوتر : باب نشان دهى”

adduce ايراد کردن ،اقامه کردن ،تقديم کردن

adducent نزديک کننده ،بداخل کشنده ،مقرب

adducent muscle عضله مقربه

adducible قابل استدلال ،قابل اضهار،قابل ارائه

adduct “( :)vt.(ش ).بمرکز نزديک کردن ،بدرون کشيدن ،( :)n.(ش ).ترکيب اضافى شيمى : محصول افزايشى”

adduction نزديکى ،قرب ،اقامه ،اظهار

adductive استدلالى ،مستدل ،استشهادى ،بسوى محور کشنده