فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
administer justice قانون ـ فقه : احقاق حق کردن
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه administered price
administered price “قيمت تنظيم شده بازرگانى : قيمت تعيين شده”
Read More »ترجمه کلمه adjurer
adjurer سوگند دهنده ،قسم دهنده
Read More »ترجمه کلمه adjusability
adjusability “قابليت تطبيق علوم مهندسى : قابليت تنظيم”
Read More »ترجمه کلمه adjust
adjust “مرتب کردن مهره شطرنج ،تطبيق دادن ،تصفيه نمودن ،ميزان کردن ،تعديل کردن ،تنظيم کردن ،تسويه نمودن ،مطابق کردن ،وفق دادن ،سازگار کردن علوم مهندسى : تنظيم کردن تعديل کردن معمارى : تعديل کردن بازرگانى : تنظيم کردن ورزش : ژادوب علوم نظامى : تنظيم کنيد”
Read More »ترجمه کلمه adjustability
adjustability عمران : درجه انطباق
Read More »ترجمه کلمه adjustable
adjustable “قابل تنظيم ،تعديل پذير،تنظيم پذير علوم مهندسى : قابل تطبيق”
Read More »ترجمه کلمه adjustable ceiling fixture
adjustable ceiling fixture الکترونيک : اويز سقفى متحرک
Read More »ترجمه کلمه adjustable condenser
adjustable condenser الکترونيک : خازن متغير
Read More »ترجمه کلمه adjustable conduit attachment fixture
adjustable conduit attachment fixture الکترونيک : اويز متحرک
Read More »