affinity “خويشاوندى سببى ،قرابت سببى ،ميل ترکيبى ،همريشگى ،قرابت ،وابستگى ،پيوستگى ،قوم و خويش سببى ،نزديکى علوم مهندسى : نيروى جاذبه بين اتمهاى يک ملکول قانون ـ فقه : مصاهره شيمى : کشش روانشناسى : خويشاوندى سببى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه affirm
affirm اظهارکردن ،بطور قطع گفتن ،تصديق کردن ،اثبات کردن ،تصريح کردن ،شهادت دادن
Read More »ترجمه کلمه affect inversion
affect inversion روانشناسى : وارونگى عاطفه
Read More »ترجمه کلمه affect structure
affect structure روانشناسى : ساخت عاطفه
Read More »ترجمه کلمه affectability
affectability “انفعال پذيرى روانشناسى : عاطفى بودن”
Read More »ترجمه کلمه affectation
affectation “وانمود،تظاهر،ظاهرسازى ،ناز،تکبر روانشناسى : وانمود”
Read More »ترجمه کلمه affected
affected ساختگى ،اميخته با ناز و تکبر،تحت تاثير واقع شده
Read More »ترجمه کلمه affectedly
affectedly از روى ظاهر سازى ،بطور ساختگى ،با حالت بخود گرفته
Read More »ترجمه کلمه affecter
affecter وانمود کننده ،ظاهر ساز
Read More »ترجمه کلمه affecting
affecting موثر،محرک احساسات
Read More »