allotropy “(ش ).استعداد تغيير و تبديل( چون استعداد کربن که به الماس و گرافيت تبديل ميشود)،(حق ).دگروارگى ،چند شکلى عمران : چند شکلى شيمى : چند شکلى زيست شناسى : چندوارگى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه allotted time
allotted time وقت معين
Read More »ترجمه کلمه allottee
allottee کسيکه چيزى باو اختصاص داده شده ،سهم برده ،سهيم
Read More »ترجمه کلمه allow
allow “رخصت دادن ،اجازه دادن ،ستودن ،پسنديدن ،تصويب کردن ،روا دانستن ،پذيرفتن ،اعطاء کردن علوم مهندسى : تصويب کردن”
Read More »ترجمه کلمه allowable
allowable “روا،جايز،مجاز،قابل قبول علوم نظامى : قابل استفاده”
Read More »ترجمه کلمه allowable cabin load (air)
allowable cabin load (air) “علوم هوايى : بار مجاز هواپيما علوم نظامى : بار مجاز هواپيما”
Read More »ترجمه کلمه allowable cargo load (air)
allowable cargo load (air) “بار مجاز علوم هوايى : ظرفيت بار مجاز هواپيما علوم نظامى : حداکثر بار مجاز”
Read More »ترجمه کلمه allowable level
allowable level زيست شناسى : تراز مجاز
Read More »ترجمه کلمه allowable load (am)
allowable load (am) “بار مجاز معمارى : بارقابل قبول”
Read More »ترجمه کلمه allowable stress
allowable stress عمران : تنش مجاز
Read More »