antimissile missile موشک ضد موشک ،پاد پرتابه
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه antimonaechical
antimonaechical ضد سلطنت ،مخالف سلطنت
Read More »ترجمه کلمه antimony
antimony “symb: Sb،سنگ سرمه ،توتياى معدنى ،انتيمون الکترونيک : انتيموان شيمى : انتيموان”
Read More »ترجمه کلمه antimony (sb)
antimony (sb) علوم هوايى : انتيموان
Read More »ترجمه کلمه antineuritic
antineuritic (طب )برضد اماس عصب ،مخاف اماس عصبى
Read More »ترجمه کلمه antinod
antinod الکترونيک : شکم
Read More »ترجمه کلمه antinode
antinode “تورم ،برامدگى ،شکم علوم مهندسى : بطن”
Read More »ترجمه کلمه antinomian
antinomian مخالفين اصول اخلاقى فرقه اى از مسيحيان که مخالف مراعات اصول اخلاقى بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسيحيان لطف دارد
Read More »ترجمه کلمه antinomy
antinomy تناقض دو قانون يا دو اصل ،اظهار مخالف
Read More »ترجمه کلمه antioxidant
antioxidant شيمى : ضد اکسنده
Read More »