application software “application programs کامپيوتر : نرم افزار کاربردى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه application study
application study “بررسى پذيرش اماد علوم نظامى : بررسى امکان کاربرد اقلام جديد اماد”
Read More »ترجمه کلمه application years
application years “عمر مفيد يک دستگاه قانون ـ فقه : مدتى که يک دستگاه مى تواند کار کند”
Read More »ترجمه کلمه applications programmer
applications programmer “برنامه نويس کاربردى کامپيوتر : برنامه نويس کاربردى”
Read More »ترجمه کلمه applicative
applicative عملى ،متناسب ،اعمال کردنى ،(د ).صفت مقدارى مانند some ياevery
Read More »ترجمه کلمه applicator
applicator “درخواست کننده ،اعمال کننده علوم دريايى : سر لوله شيپورى”
Read More »ترجمه کلمه applicatory
applicatory قابل اجراء،قابل اطلاق ،مناسب ،عملى ،اعمال شدنى
Read More »ترجمه کلمه applied
applied “کاربردى ،عملى ،کابردى ،بکار بردنى ،(م.ل ).بکاربرده( شده)،براى هدف معين بکار رفته ،کاربسته ،وضع معموله قانون ـ فقه : هزينه مربوط به هر خدمت يا کالا را به طور ويژه تعيين کردن و به ان اختصاص دادن روانشناسى : کاربسته”
Read More »ترجمه کلمه applied chemistry
applied chemistry شيمى : شيمى کاربردى
Read More »ترجمه کلمه applied ecology
applied ecology “بوم شناسى کاربردى زيست شناسى : اکولوژى کاربردى”
Read More »