applied research “تحقيقات عملى علوم نظامى : تحقيق عملى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه applier
applier تقاضا کننده ،اعمال کننده
Read More »ترجمه کلمه applique
applique مورد استفاده قرار گرفته ،تکه دوزى ،نقاشى رنگ و روغن روى ظرف فلزى
Read More »ترجمه کلمه apply
apply “صدق کردن ،بکار بردن ،بکاربستن ،بکار زدن ،استعمال کردن ،اجرا کردن ،اعمال کردن ،متصل کردن ،بهم بستن ،درخواست کردن ،درخواست دادن ،شامل شدن ،قابل اجرا بودن قانون ـ فقه : درخواست کردن شامل حال بودن روانشناسى : درخواست کردن”
Read More »ترجمه کلمه apply a correct holt
apply a correct holt ورزش : اجراى فن صحيح کشتى
Read More »ترجمه کلمه apply for a divorce
apply for a divorce قانون ـ فقه : تقاضاى طلاق کردن
Read More »ترجمه کلمه apply glaze (to)
apply glaze (to) معمارى : لعاب کردن
Read More »ترجمه کلمه applying for a time extension
applying for a time extension قانون ـ فقه : استمهال
Read More »ترجمه کلمه appoint
appoint “مامور کردن ،نصب کردن به کار،تعيين کردن ،برقرار کردن ،منصوب کردن ،گماشتن ،واداشتن قانون ـ فقه : گماشتن به کار”
Read More »ترجمه کلمه application programs
application programs کامپيوتر : برنامه هاى کاربردى
Read More »