assembler “اسمبلر،همگذار کامپيوتر : يک برنامه کامپيوترى که دستورالعمل هاى زبان غير ماشين را توسط استفاده کننده تهيه شده است به زبان ماشين تبديل مى کند برنامه مترجم”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه assembler directive
assembler directive کامپيوتر : رهنمود همگذار
Read More »ترجمه کلمه assemblies
assemblies شيمى : مجموعه
Read More »ترجمه کلمه assembling
assembling کامپيوتر : روند خودکارى که بوسيله ان کامپيوتر برنامه اصلى را به زبان سمبليک تبديل مى کند
Read More »ترجمه کلمه assembling area (mc,mil)
assembling area (mc,mil) علوم دريايى : منطقه تجمع
Read More »ترجمه کلمه assembly
assembly “اسمبلى ،نصب ،محفل ،مونتاژ،شيپور جمع ،تجمع ،نشست( جلسه)،بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع يکانها،شيپور خاموشى دستگاه مرکب( تجهيزات)،همگذارى ،مجمع ،اجتماع ،انجمن ،مجلس ،گروه ،هيئت قانون گذارى علوم مهندسى : ساخت کامپيوتر : گردهمايى قانون ـ فقه : مجلس زيست ”
Read More »ترجمه کلمه assault craft
assault craft “ناوچه نيروبر علوم نظامى : ناوچه هاى هجومى اب خاکى قايق نفربر هجومى اب خاکى”
Read More »ترجمه کلمه assault echelon
assault echelon “رده هجوم ،رده هجومى( ترابرى هوايى) علوم نظامى : رده هجومى”
Read More »ترجمه کلمه assault fire
assault fire “اتش هجومى علوم نظامى : تير هجوم”
Read More »ترجمه کلمه assault force
assault force “نيروى هجومى علوم نظامى : نيروى هجوم”
Read More »