ترجمه کلمه assignor

assignor “محيل ،حواله دهنده ،واگذار کننده ،انتقال دهنده قانون ـ فقه : واگذار کننده بازرگانى : واگذارنده”

ترجمه کلمه assimilable

assimilable جذب شدنى ،قابل تحليل در بدن ،قابل تجانس

assimilatc يکسان کردن ،هم جنس کردن ،مقايسه نمودن ،در بدن جذب شدن

assimilate “يکسان کردن ،هم جنس کردن ،شبيه ساختن ،در بدن جذب کردن ،تحليل رفتن ،سازش کردن ،وفق دادن ،تلفيق کردن ،همانند ساختن قانون ـ فقه : شبيه ساختن”

assimilation “همانندسازى ،همگون سازى ،درون سازى ،جذب و ترکيب غذا( دربدن)،تشبيه ،يکسانى روانشناسى : جذب زيست شناسى : جذب کردن”

assimilative )=assimilatory(همجنس کننده ،هم جنس شونده ،شباهت دار

assiciative strength روانشناسى : نيرومندى تداعى

assiduity پشتکار،استقامت ،مداومت ،توجه و دقت مداوم

assiduous داراى پشتکار،ساعى ،مواظب

assiduously با پشتکار يا ملازمت