assonance “شباهت صدا،هم صدايى ،قافيه ء وزنى يا صدايى روانشناسى : هم اوايى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه assonant
assonant هم صدا،شبيه در صدا،مشابه يا متجانس( درصدا)
Read More »ترجمه کلمه assort
assort “جور کردن ،طبقه بندى کردن ،مناسب بودن ،هم نشين شدن علوم مهندسى : جور کردن”
Read More »ترجمه کلمه assorted
assorted جور شده ،همه فن حريف ،همسر،يار،درخور،مناسب
Read More »ترجمه کلمه assortment
assortment ترتيب ،مجموعه ،دسته بندى ،طبقه بندى
Read More »ترجمه کلمه assuage
assuage ارام کردن ،تخفيف دادن
Read More »ترجمه کلمه assuagement
assuagement فرونشانى ،تسکين ،تخفيف
Read More »ترجمه کلمه assuasive
assuasive ارام کننده ،نشاننده ،ساکت کننده ،مسکن
Read More »ترجمه کلمه assumable
assumable فرض کردنى ،بخود گرفتنى
Read More »ترجمه کلمه assumably
assumably فرضا`،چنانکه بتوان فرض کرد
Read More »