asteria نوعى سنگ قيمتى ،ياقوت کبود
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه asterial
asterial ستاره شکل
Read More »ترجمه کلمه asteriated
asteriated متشعشع ،پرتودار،داراى اشعه ء ستاره مانند
Read More »ترجمه کلمه asterisk
asterisk “دخشه ،نشان ستاره( بدين شکل)* ،با ستاره نشان کردن کامپيوتر : ستاره”
Read More »ترجمه کلمه asterism
asterism نشان ستاره ،هر چيزى شبيه ستاره ،صورت فلکى ،برج ،دسته اى از ستارگان ،(نج ).روشنايى و نور،بشکل ستاره ء پنج پر
Read More »ترجمه کلمه assurance factor
assurance factor الکترونيک : ضريب اطمينان
Read More »ترجمه کلمه assure
assure “اطمينان دادن ،بيمه کردن ،مجاب کردن قانون ـ فقه : بيمه کردن عمر”
Read More »ترجمه کلمه assured
assured “خاطرجمع ،مطمئن ،امن ،محفوظ،جسور،مغرور،بيمه شده ،محرم بازرگانى : بيمه گزار”
Read More »ترجمه کلمه assuredly
assuredly مطمئنا
Read More »ترجمه کلمه assuredness
assuredness اطمينان ،ايقان
Read More »