atropine “روانشناسى : اتروپين علوم نظامى : ماده اتروپين”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه attach
attach “مونتاژ کردن ،ثابت کردن ،توقيف کردن ،زير امر قرار دادن ،منتصب کردن مامور کردن ،بستن به ،بستن ،پيوستن ،پيوست کردن ،ضميمه کردن ،چسباندن ،الصاق کردن ،نسبت دادن ،گذاشتن ،(حق ).ضبط کردن ،توقيف شدن ،دلبسته شدن علوم مهندسى : وصل کردن کامپيوتر : اتصال قانون ـ فقه ”
Read More »ترجمه کلمه attach (jf)
attach (jf) علوم دريايى : به زير امر در اوردن
Read More »ترجمه کلمه attachable
attachable قابل بهم پيوستن يا ضميمه کردن
Read More »ترجمه کلمه atomization
atomization ريز سازى ،عمل تبديل جسم بذرات کوچک ،عمل بمباران اتمى
Read More »ترجمه کلمه atomize
atomize “ريز ريز کردن ،(مايعات )تبديل به پودر کردن ،مرکب از اتم يا ذرات ريز کردن علوم مهندسى : اتميزه کردن”
Read More »ترجمه کلمه atomizer
atomizer “اتم ساز،پودر کننده ،سوخت افشان ،سوخت پاش ،دستگاهى که عناصرى را به ذرات ريز تبديل ميکند مثل عطرپاش علوم مهندسى : افشانگ شيمى : ذره پاش علوم نظامى : انژکتور پودرکن سوخت”
Read More »ترجمه کلمه atomizing carburetor
atomizing carburetor علوم مهندسى : کاربراتور ذره ساز
Read More »ترجمه کلمه atomy
atomy اتم ،ذره ،کوتوله ،اسکلت انسان
Read More »ترجمه کلمه atonal
atonal (مو ).داراى عدم هم اهنگى و توازن ،ناموزون
Read More »