auction “حراج کردن ،بمزايده گذاشتن قانون ـ فقه : حراج ،مزايده بازرگانى : حراج ،مزايده”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه auction sale
auction sale “قانون ـ فقه : فروش به وسيله حراج بازرگانى : مزايده فروش”
Read More »ترجمه کلمه auction sale without reserve
auction sale without reserve قانون ـ فقه : فروش به وسيله حراج بدون ذکر قيمت پايه
Read More »ترجمه کلمه auctioneer
auctioneer “متصدى حراج ،متصدى مزايده ،دلال حراج ،حراجى ،حراج کننده قانون ـ فقه : حراجگذار،حراج گذار بازرگانى : متصدى حراج”
Read More »ترجمه کلمه auctorial
auctorial منسوب به نويسنده يا مولف
Read More »ترجمه کلمه attributable
attributable قابل اسناد،قابل نسبت دادن ،نسبت دادنى
Read More »ترجمه کلمه attribute
attribute “مشخصه ،ويژگى ،نشان ،خواص ،شهرت ،افتخار،صفت ،نسبت دادن ،حمل کردن( بر) کامپيوتر : نشانه قانون ـ فقه : اسناد کردن روانشناسى : نسبت دادن”
Read More »ترجمه کلمه attributed
attributed قانون ـ فقه : منسوب
Read More »ترجمه کلمه attributes of god
attributes of god صفات يا اسامى خدا
Read More »ترجمه کلمه attribution
attribution “نسبت دادن ،اختيار،تخصيص قانون ـ فقه : اسناد روانشناسى : اسناد”
Read More »