autonomic nervous system “(تش ).دستگاه عصبى نباتى( سيستم سمپاتيک و پاراسمپاتيک) روانشناسى : دستگاه عصبى خود مختار”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه autonomist
autonomist طرفدار استقلال داخلى ،طرفدار خودمختارى
Read More »ترجمه کلمه autonomous
autonomous “خود مختار،داراى حکومت مستقل ،خودمختار،خودگردان ،(زيست شناسى )داراى زندگى مستقل ،(گ.ش ).خودکاربطور غير ارادى ،(ر.ش ).واحد کنترل داخلى قانون ـ فقه : داراى حکومت مستقل داخلى روانشناسى : خودپيرو”
Read More »ترجمه کلمه autonomous consumption
autonomous consumption بازرگانى : مصرف مستقل
Read More »ترجمه کلمه autonomous investment
autonomous investment “قانون ـ فقه : سرمايه مستقل از درامد ملى بازرگانى : سرمايه گذارى مستقل”
Read More »ترجمه کلمه autonomous operation
autonomous operation “عمليات مستقل علوم نظامى : عمليات ازاد”
Read More »ترجمه کلمه autonomous variable
autonomous variable بازرگانى : متغير مستقل
Read More »ترجمه کلمه autonomously
autonomously بصورت خودگردان
Read More »ترجمه کلمه autonomy
autonomy “خود مختارى ،استقلال داخلى ،خودمختارى ،حاکميت ملى مبنى براستقلال اقتصادى و سياسى ،خودگردانى قانون ـ فقه : استقلال محلى محدود روانشناسى : خود پيروى”
Read More »ترجمه کلمه automatous
automatous فنرى ،خودکار
Read More »