average annual precipitation عمران : متوسط بارندگى سالينه
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه average available discharge
average available discharge “بده ميانگينى دسترس معمارى : بده متوسط مفيد”
Read More »ترجمه کلمه average bond
average bond “ضمانت نامه جبران خسارت( در بيمه) بازرگانى : ضمانتنامه پرداخت خسارت دريائى ،ضمانت نامه جبران خسارت”
Read More »ترجمه کلمه average clause
average clause “بند يا ماده خسارت( در بيمه دريايى) قانون ـ فقه : عبارتى که در بيمه نامه دريايى درج مى شود و حاکى از ان است که برخى از کالاها از شمول اين خسارت خارج مى باشد بازرگانى : بند يا ماده خسارت”
Read More »ترجمه کلمه average conditions
average conditions “شرايط عادى علوم نظامى : شرايط متوسط”
Read More »ترجمه کلمه average cost
average cost “هزينه متوسط،ميانگين هزينه قانون ـ فقه : ميانگين هزينه هاى توليدى هر واحد بازرگانى : هزينه متوسط”
Read More »ترجمه کلمه average cost pricing
average cost pricing بازرگانى : قيمت گذارى بر اساس هزينه متوسط
Read More »ترجمه کلمه average costs
average costs قانون ـ فقه : معدل هزينه کل محصولات
Read More »ترجمه کلمه average degree of polymerization
average degree of polymerization شيمى : درجه متوسط بسپارش
Read More »ترجمه کلمه avast
avast “(د.ن -.بصورت امر )ايست ،توقف کنيد علوم نظامى : افراد به جاى خود علوم دريايى : افراد به جاى خود”
Read More »