back splice “پيوند معکوس علوم دريايى : پيوند وارون”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه back order release
back order release “حواله الف( توزيع و تحويل امادى که غير موجود اعلام شده بوده) علوم نظامى : حواله الف”
Read More »ترجمه کلمه back out
back out “کهنه و فرسوده شدن علوم مهندسى : دورى کردن از الغاء کردن قانون ـ فقه : نکول کردن ورزش : دورى کردن از موج”
Read More »ترجمه کلمه back panel
back panel کامپيوتر : صفحه عقبى
Read More »ترجمه کلمه back pay
back pay حقوق عقب افتاده
Read More »ترجمه کلمه back pedalling brake
back pedalling brake “ترمز مسير ازاد علوم مهندسى : ترمز با گردش ازاد”
Read More »ترجمه کلمه back pitch
back pitch الکترونيک : گام خور پيچک
Read More »ترجمه کلمه back plane
back plane کامپيوتر : يک برد مدار چاپى PCB که شامل حفره هايى است که ساير بردها مى توانند با زاويه هاى صحيح در ان جاى بگيرند
Read More »ترجمه کلمه back plate
back plate علوم هوايى : صفحه متحرکى که سيلندر چرخ و کفشکها روى ان سوار ميشوند
Read More »ترجمه کلمه back porch
back porch الکترونيک : ميدان عقب
Read More »