backheel “درو از عقب( کشتى) ورزش : درو از عقب”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه backhoe
backhoe معمارى : کج بيل
Read More »ترجمه کلمه backhouse
backhouse حياط پشت ،مستراح
Read More »ترجمه کلمه backing
backing “پشت بند،مبلغ شرطبندى ،پشتوانه پولى ،پشتى ،پشتيبانى ،پشتيبان ،پوشش ،تصديق در پشت يا ظهر ورقه ،ديرکردن ،کندى علوم مهندسى : پشتى معمارى : واگشت بازرگانى : پشتوانه ورزش : کمان نوار پيچى شده براى ازدياد مقاومت نخ دخيره دور قرقره ماهيگيرى”
Read More »ترجمه کلمه backing iron of plane
backing iron of plane “پشت تيغ( رنده) معمارى : پشت تيغ”
Read More »ترجمه کلمه backing material
backing material علوم هوايى : مواد محافظ
Read More »ترجمه کلمه backing metal
backing metal علوم مهندسى : فلز اصلى
Read More »ترجمه کلمه backing off
backing off “پس پيچاندن علوم مهندسى : عمل تراشيدن يا پخ زدن پشت دندانه هاى تيغه هاى فرز معمارى : پس پيچش”
Read More »ترجمه کلمه backing pawl
backing pawl “ضامن پشتى علوم مهندسى : ضامن پشت بند”
Read More »ترجمه کلمه backing plate
backing plate علوم هوايى : صفحه تقويتى در هنگام تعمير ورقه هاى فلزى
Read More »