ترجمه کلمه backwash

backwash “مراجعت موج ،اضطراب يا اشفتگى بعداز انجام عملى ،عواقب ورزش : حرکت اب در نتيجه گردش پروانه”

ترجمه کلمه backwater

backwater “پنگاب ،برعکس پارو زدن ،مرداب ،باريکه اب ،جاى دورافتاده معمارى : پسرفت زيست شناسى : مانداب”

backway جاده فرعى ،جاده پرت

backweight علوم دريايى : – deadman

backwind ورزش : حرکت قايق در وضعى که باد اثر نامساعد نسبت به بادبان قايق بعدى داشته باشد

backwoods اراضى جنگلى دوراز شهر،جنگلهاى دورافتاده

backwoodsman دهاتى ،اهل جاى دورافتاده

bacon گوشت نمک زده ء پهلو و پشت خوک

bacteria ” )pl.of bacterium(ميکرب هاى تک ياخته ،باکترى ،ترکيزه شيمى : باکترى”

bacterial (زيست شناسى )وابسته به باکترى ،ميکربى