bail bond “قانون ـ فقه : ضمانت نامه بازرگانى : ضمانت نامه”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه bail credit
bail credit بازرگانى : اعتبار تحت ضمانتنامه
Read More »ترجمه کلمه bail lock
bail lock ورزش : قفل قرقره ماهيگيرى
Read More »ترجمه کلمه bail out
bail out “پريدن و شيرجه رفتن در اب( موج سوارى)،پريدن از هواپيما،به قيد کفيل ازاد کردن و شدن ،با پاراشوت از هواپيما پريدن قانون ـ فقه : به قيد کفيل ازاد کردن ورزش : کنار رفتن توپ زن از محل ايستادن براى حفاظت از ضربه توپ ،پريدن و شيرجه رفتن در اب علوم نظامى : پرش با ”
Read More »ترجمه کلمه bail up
bail up ايستادن دراختيارغارتگر
Read More »ترجمه کلمه bailable
bailable قابل ضمانت
Read More »ترجمه کلمه bag limit
bag limit ورزش : حد مجاز صيد
Read More »ترجمه کلمه bag of cement
bag of cement “کيسه سيمان( بعنوان کيل) معمارى : کيسه سيمان”
Read More »ترجمه کلمه bag of musk
bag of musk نافه مشک
Read More »ترجمه کلمه bagasse
bagasse تفاله نيشکر
Read More »