barometry سنجش فشار هوا
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه baron
baron بارون ،شخص مهم و برجسته در هر قسمتى
Read More »ترجمه کلمه baronage
baronage مجموع بارونها و نجبا،مقام بارونى ،املاک بارون
Read More »ترجمه کلمه baroness
baroness بانوى بارون ،همسر بارون
Read More »ترجمه کلمه baronet
baronet بارونت( اين کلمه درمورد نجيب زادگانى گفته ميشد که بطور ارثى بارون نبودند)
Read More »ترجمه کلمه baronetage
baronetage مقام و منصب بارونى
Read More »ترجمه کلمه baronetcy
baronetcy مقام و مرتبه بارونى
Read More »ترجمه کلمه barong
barong يکنوع چاقو يا شمشير دسته کلفت لبه تيز
Read More »ترجمه کلمه barnacle
barnacle نوعى صدف ،پوزه بند يا مهاراسب( هنگام نعلبندى)،پوزه بند(براى مجازات اشخاص)،سرسخت
Read More »ترجمه کلمه barnacles
barnacles لواشه ،لواشک ،لباشه ،عينک
Read More »