base flow “جريان پايه عمران : مقدار جريان ابى که رودخانه در حالت غير سيلابى دارد”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه base font
base font “فونت پايه کامپيوتر : فونت پيش فرض”
Read More »ترجمه کلمه base frame
base frame علوم مهندسى : چهارچوب زير دستگاهها
Read More »ترجمه کلمه base fuze
base fuze “ماسوره ته گلوله ،ماسوره ته علوم نظامى : ماسوره ته پران”
Read More »ترجمه کلمه base hit
base hit ورزش : ضربه به داخل محوطه با امتياز
Read More »ترجمه کلمه base ignition
base ignition علوم نظامى : احتراق تحتانى
Read More »ترجمه کلمه base level
base level معمارى : تهتراز
Read More »ترجمه کلمه base line
base line “خط مبنا،خط کور علوم مهندسى : خط مبنا کامپيوتر : خط مبنا معمارى : خط مبنا روانشناسى : خط پايه علوم نظامى : خط توجيه”
Read More »ترجمه کلمه base line end station
base line end station علوم نظامى : ايستگاه انتهايى خط مبنا
Read More »ترجمه کلمه base loading
base loading “بارگيرى انجام شده در پايگاه علوم نظامى : بار اوليه”
Read More »