base number “عدد مبنا کامپيوتر : عدد پايه”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه base of fire
base of fire علوم نظامى : مبناى اتش
Read More »ترجمه کلمه base of operations
base of operations “پايگاه عمليات علوم نظامى : پايگاه عملياتى مبناى عمليات”
Read More »ترجمه کلمه base of origin
base of origin “مبداء اصلى ،پايگاه مبداء علوم نظامى : منبع اصلى مبداء ارسال”
Read More »ترجمه کلمه base of trajectory
base of trajectory “تصوير افقى مسير گلوله علوم نظامى : پايه مسير گلوله”
Read More »ترجمه کلمه base of wall
base of wall معمارى : روپى
Read More »ترجمه کلمه base on halls
base on halls ورزش : گرفتن امتياز با رسيدن به پايگاه نخست
Read More »ترجمه کلمه base operation
base operation علوم نظامى : عمليات پايگاهى
Read More »ترجمه کلمه base ejection
base ejection “ته پران علوم نظامى : پرتاب شونده از ته”
Read More »ترجمه کلمه base end station
base end station “علوم مهندسى : ايستگاه عقب علوم نظامى : ايستگاه عقب”
Read More »