فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
base rate “نرخ پايه ،تعرفه مبنا علوم مهندسى : ارزش اوليه روانشناسى : اهنگ پايه بازرگانى : نرخ مبنا”
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه base rate earnings
base rate earnings علوم مهندسى : کسب ارزش اوليه
Read More »ترجمه کلمه base register
base register “ثبات پايه کامپيوتر : ثبات مينا”
Read More »ترجمه کلمه base repair
base repair “تعمير اساسى علوم نظامى : تعميرات پايگاهى”
Read More »ترجمه کلمه base reserves
base reserves “اماد مبناى ذخيره علوم نظامى : ذخاير پادگانى نيروى احتياط پادگانى”
Read More »ترجمه کلمه base ring
base ring “حلقه يا رينگ تحتانى توپ ،حلقه پايه حلقه کف ،رينگ پايه( تيربار) علوم نظامى : رينگ پايه”
Read More »ترجمه کلمه base runner
base runner ورزش : توپزنى که در پايگاه است يا بسوى ان مى رود
Read More »ترجمه کلمه base running
base running ورزش : دويدن بسوى پايگاه
Read More »ترجمه کلمه base section
base section “بخش اماد لجستيکى منطقه جلو،رسد مبنا قسمت پايه علوم نظامى : قسمت تحتانى”
Read More »ترجمه کلمه base shear
base shear عمران : نيروى کلى حاصل از زلزله در پاى ساختمان برش پاى ساختمان
Read More »