base stone علوم مهندسى : سنگ زيرين
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه base surge
base surge “ابر غلطان اتمى در ترکش سطحى علوم نظامى : ابر پايه قارچ اتمى”
Read More »ترجمه کلمه base symbol
base symbol علوم نظامى : علايم قراردادى مبنا
Read More »ترجمه کلمه base thickness of buttress
base thickness of buttress معمارى : عرض پنجه پشت بند
Read More »ترجمه کلمه base unit
base unit “يکاى بنيادى ،يکاى اصلى ،يکان پايگاهى شيمى : واحد اصلى علوم نظامى : يکان مبنا”
Read More »ترجمه کلمه base wage rate
base wage rate علوم مهندسى : حداقل دستمزد
Read More »ترجمه کلمه base width
base width “ستبراى پايه ،عرض پايه معمارى : پهناى پايه”
Read More »ترجمه کلمه basebal billiard
basebal billiard ورزش : نوعى بيليارد کيسه دار با ۲۱ گوى شماره گذارى شده از ۱ تا۲۱
Read More »ترجمه کلمه baseball
baseball “بازى بيس بال ورزش : بازى بين دو تيم ۹ نفره با چوب و توپ”
Read More »ترجمه کلمه baseball pass
baseball pass ورزش : پاس با يک دست از کنار گوش در بسکتبال نوعى پرتاب توپ
Read More »