ترجمه کلمه batiste

batiste باتيست( نوعى پارچه لطيف)،پاتيس

ترجمه کلمه batman

batman گماشته ،خدمتکار،يکمن يا ۳کيلو( باتمان)

baton “عصا يا چوپ صاحب منصبان ،(مو ).چوب ميزانه ،باتون ياچوب قانون ،عصاى افسران ورزش : چوب امدادى دو”

baton rounds علوم نظامى : گلوله هاى لاستيکى ضد اغتشاش فشنگهاى لاستيکى

batrachia خانواده غوکان

batrachian وابسته بخانواده غوک ،ذوحيات ،دوزيست

batsman ورزش : توپزن

battailous اماده جنگ ،جنگجو،مشتاق جنگ

battalia (نظ ).فرمان جنگ( معمولا با in و into ميامد)،بسيج دسته هاى نظامى ونيروهاى مسلح

battalion “(نظ ).گردان ،(درجمع )نيروهاى ارتشى علوم نظامى : گردان”