bedazzle مسحورکردن ،مات و مبهوت کردن ،بکلى خيره کردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه bedazzlement
bedazzlement ماتى ،بهت
Read More »ترجمه کلمه bedbug
bedbug (ج.ش ).ساس که از خون انسان تغذيه ميکنند
Read More »ترجمه کلمه bedchamber
bedchamber خوابگاه ،شبستان
Read More »ترجمه کلمه bedclothes
bedclothes لوازم رختخواب مثل ملافه و لحاف و پتو
Read More »ترجمه کلمه bedded rockfill (am)
bedded rockfill (am) معمارى : سنگريزر گچينى
Read More »ترجمه کلمه bedder
bedder بسترساز،سنگ بستر،لله ،کسيکه بچه را خواب ميکند
Read More »ترجمه کلمه bedding
bedding “محکم سازى ،وسايل خواب ،لايه بندى ،کف سازى ،تختخواب و ملافه ان ،لوازم تختواب ،بنياد و اساس هر کارى ،لايه زيرين ،رشد کننده درهواى ازاد علوم مهندسى : ثابت سازى عمران : بسترسازى علوم نظامى : رختخواب”
Read More »ترجمه کلمه bedding plane
bedding plane “بستره( زمين شناسى) معمارى : بستره”
Read More »ترجمه کلمه bedeck
bedeck )=adorn(ارايش کردن ،اراستن ،زينت دادن
Read More »