beneficed داراى درامد کليسايى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه beneficence
beneficence نيکى ،احسان ،بخشش ،نيکوکارى
Read More »ترجمه کلمه beneficent
beneficent نيکوکار،صاحب کرم ،منعم
Read More »ترجمه کلمه beneficial
beneficial سودمند،مفيد،نافع ،پرمنفعت ،بااستفاده
Read More »ترجمه کلمه bending vibration
bending vibration شيمى : ارتعاش خمشى
Read More »ترجمه کلمه bendix
bendix “دنده بنديکس علوم نظامى : دنده استارت”
Read More »ترجمه کلمه bendmeter
bendmeter عمران : بده سنج زانوئى
Read More »ترجمه کلمه bendon
bendon بران ،مصم ،نيت کرده
Read More »ترجمه کلمه bends
bends “بيرون امدن حبابهاى گاز از بافتهاى بدن و اختلال در گردش خون( غواصى) ورزش : بيرون امدن حبابهاى گاز از بافتهاى بدن و اختلال در گردش خون”
Read More »ترجمه کلمه bene fevdatory
bene fevdatory اى نداى ،بخششى ،طرف استفاده
Read More »