ترجمه کلمه bifilar winding

bifilar winding الکترونيک : سيم پيچ دو رشته اى

ترجمه کلمه bifiliar

bifiliar دونخه

bifocal داراى دو کانون ،دوکانونى( درمورد عدسى)،دو ديد،عينک دو کانونى

bifoliate دو برگچه اى( مثل برگهاى مرکب گياه)

bifoliolate دو برگچه اى( مثل برگهاى مرکب گياه)

biform “دوشکلى ،دو وجهى کامپيوتر : دووجهى”

bifuel propulsion “سيستم خروج گاز با فشار حاصله از دو نوع سوخت علوم نظامى : سيستم جت دو سوختى”

bifunctional catalysis شيمى : کاتاليز کردن دو عاملى

bifurcate “دو شاخه شدن ،منشعب شدن ،دوشاخه شدن ،دوشاخه کردن ،بدوشاخه منشعب کردن ،دوشاخه اى علوم مهندسى : چنگالى شدن شاخه شاخه شدن”

bidirectional flow “جريان دو جهتى کامپيوتر : روند دو سويه”