billon (مع ).الياژى از طلا ونقره يامس يا قلع ويا ساير فلزات کم ارزش ،(گ.ش ).عديسه ،بورچاق ،دخريق
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه billow
billow موج بزرگ اب ،خيزاب ،موج زدن( از اب يا جمعيت يا ابر)،بصورت موج درامدن
Read More »ترجمه کلمه billowy
billowy مواج ،موج مانند،باد کرده
Read More »ترجمه کلمه billed
billed داراى نوک ،منقاردار،ثبت شده در صورتحساب يا ليست
Read More »ترجمه کلمه billet
billet “قلمه ،شمشال ،چوب هيزم ،مسکن عده ها،اسکان عده ها،محل و شغل سازمانى ،پذيرفتن يا نام نويسى در هتل ،اسکان دادن ،ورقه جيره ،يادداشت مختصر،پروانه ،ورقه راى را ثبت کردن ،اجازه نامه جا و خوراک صادر کردن علوم مهندسى : شمش فلز عمران : دال فولادى جهت اتقال نيرو به ش”
Read More »ترجمه کلمه billet doux
billet doux )pl.billets doux(نامه عاشقانه ،يادداشت عاشقانه
Read More »ترجمه کلمه billet slip
billet slip “کارت محلهاى افراد علوم نظامى : لوحه اسکان افراد”
Read More »ترجمه کلمه billeting party
billeting party “گروه يورتچى علوم نظامى : گروه پيشرو”
Read More »ترجمه کلمه billfold
billfold دفترچه جيبى براى گذاشتن اسکناس ،کيف جيبى اسکناس
Read More »ترجمه کلمه billhead
billhead بروات چاپى ،کاغذى که شبيه برات چاپى است
Read More »