سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه bind

bind “خيمه ،بستن ،گرفتار واسير کردن ،مقيد کردن ،محصور کردن ،بهم پيوستن ،چسباندن ،صحافى کردن ودوختن ،الزام اور وغير قابل فسخ کردن( بوسيله تعهد يابيعانه)،متعهد وملزم ساختن ،بند،قيد،بستگى ،علاقه ،جلد کردن علوم مهندسى : وصل کردن قانون ـ فقه : موظف کردن ورزش : حصار،”

Read More »