blandish ريشخند کردن ،نوازش کردن ،چاپلوسى کردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه blandisher
blandisher نوازش کننده ،چاپلوس
Read More »ترجمه کلمه blandishment
blandishment نوازش ،ريشخند،چاپلوس
Read More »ترجمه کلمه blandly
blandly بملايمت
Read More »ترجمه کلمه blandness
blandness ملايمت
Read More »ترجمه کلمه blank
blank “منگنه کردن ،بريدن ،کار نشده ،قامه( چوبکارى)،مشقى ،توخالى ،فاصله ،جاى سفيدوخالى ،جاى ننوشته ،نانوشته ،سفيدى ،ورقه سفيد،ورقه پوچ علوم مهندسى : خام کامپيوتر : فضاى خالى معمارى : قامه قانون ـ فقه : ورقه پوچ شيمى : شاهد بازرگانى : سفيد ورزش : ممانعت از امتياز ”
Read More »ترجمه کلمه blain
blain دمل ،زخم اماسدار،کورک دراوردن ،تاول زدن
Read More »ترجمه کلمه blains
blains دمل ،کورک
Read More »ترجمه کلمه blam of peru
blam of peru (حنا )بلسان هندى
Read More »ترجمه کلمه blamable
blamable “قابل سرزنش ،مقصر( قضايى)،سزاوار سرزنش ،شايان توبيخ ،مقصر علوم نظامى : مقصر”
Read More »