blot لکه دار کردن يا شدن ،لک ،لکه ،بدنامى ،عيب ،پاک شدگى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه blot out
blot out زدودن ،محو کردن
Read More »ترجمه کلمه blotch
blotch دمل ،لکه ،خال ،جوش چرک دار،کورک ،داراى رنگ غير واضح ،رنگ محو
Read More »ترجمه کلمه blotter
blotter جوهر خشک کن ،دفتر باطله ،دفتر ثبت معاملات ،دفتر روزنامه
Read More »ترجمه کلمه blotting pad
blotting pad خشک کن دسته دار
Read More »ترجمه کلمه blotting-paper
blotting-paper کاغذ خشک کن
Read More »ترجمه کلمه bloom
bloom “رشد انفجارى ،شکوفه کردن ،گل دادنى ،بکمال وزيبايى رسيدن معمارى : شمشه زيست شناسى : شکوفندگى”
Read More »ترجمه کلمه bloom of youth
bloom of youth بحبوحه جوانى ،عنفوان شباب
Read More »ترجمه کلمه bloomer
bloomer شلوار گشاد و زنانه ورزشى ،گياه شکوفه کرده ،شخص بالغ ،اشتباه احمقانه
Read More »ترجمه کلمه bloomers
bloomers شلوارزنانه گشادکه زنهاى ورزش کننده مى پوشند
Read More »