فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
brabais law شيمى : قانون براوه
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه brabble
brabble جنجال کردن ،مشاجره کردن ،دعوا،سروصدا
Read More »ترجمه کلمه brace
brace “جفت کردن ،مته خرطومى ،قيچى ،حايل ،تير تقويت عرضى ،مهار،اکولادتحريک احساسات ،تجديد و احياى روحيه ،بند شلوار،خط ابرو،بابست محکم کردن ،محکم بستن ،درمقابل فشار مقاومت کردن ،اتل علوم مهندسى : مته شتر گلو عمران : گره فشارى که اجزاء ديگر ساختمان را نگهدارى يا با”
Read More »ترجمه کلمه brace and bit
brace and bit مته( وکمان ) فرنگى
Read More »ترجمه کلمه brace and counterbrace
brace and counterbrace معمارى : تخته صليبى
Read More »ترجمه کلمه brace drill
brace drill علوم مهندسى : مته شتر گلو
Read More »ترجمه کلمه brace rim wrench
brace rim wrench علوم مهندسى : اچار محکم کننده دوره
Read More »ترجمه کلمه brace scale of motor ability
brace scale of motor ability روانشناسى : مقياس توانش حرکتى بريس
Read More »ترجمه کلمه braced bay
braced bay عمران : دهانه مهاربندى شده
Read More »ترجمه کلمه boyo
boyo (اسکاتلند )پسر،پسربچه ،جوان
Read More »