brahman برهمن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه brahmanism
brahmanism روانشناسى : ايين برهمنى
Read More »ترجمه کلمه brahminism
brahminism دين برهمنى ،ايين برهمايى
Read More »ترجمه کلمه braid
braid “واکسيل ،گلابتون ،مغزى ،نوار،حاشيه ،حرکت سريع ،جنبش ،ناگهان حرکت کردن ،جهش ناگهانى کردن ،بافتن( مثل تورى وغيره)،بهم تابيدن وبافتن ،موى سر را با قيطان ياروبان بستن علوم مهندسى : قيطان دوزى کردن علوم هوايى : الياف بافته شده با روکش لاستيکى براى دربر گرفتن و ”
Read More »ترجمه کلمه bradyphrenia
bradyphrenia روانشناسى : کندکارى ذهنى
Read More »ترجمه کلمه bradyscope
bradyscope روانشناسى : دستگاه کندنما
Read More »ترجمه کلمه brae
brae ساحل ،دامنه ،سرازيرى تپه ،تپه
Read More »ترجمه کلمه brag
brag لاف زدن ،باليدن ،فخرکردن ،باتکبر راه رفتن ،بادکردن ،لاف ،مباهات ،رجز خواندن
Read More »ترجمه کلمه bragg angle
bragg angle شيمى : زاويه براگ
Read More »ترجمه کلمه bragg diffraction
bragg diffraction شيمى : پراش پراگ
Read More »