braze “لحيم کردن ،سخت کردن علوم مهندسى : زرد جوش کردن”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه braze (to)
braze (to) “لحيم کردن ،برنج پوش کردن معمارى : جوش دادن”
Read More »ترجمه کلمه braze-welding
braze-welding “جوشکارى برنجى علوم مهندسى : جوشکارى در دمايى بالاتر از ¹ ۴۵درجه سانتى گراد و پايين تر از نقطه ذوب قطعات”
Read More »ترجمه کلمه brazen
brazen برنجى ،(مج ).بى شرم ،بى باک ،بى پروايى نشان دادن ،گستاخى کردن
Read More »ترجمه کلمه brazen faced
brazen faced بى شرم ،پررو
Read More »ترجمه کلمه brazer
brazer لحيم گر
Read More »ترجمه کلمه brazier
brazier منقل اتش ،برنج سازى
Read More »ترجمه کلمه brazier head rivet
brazier head rivet علوم هوايى : نوعى پرچ با سر بزرگ و نازک
Read More »ترجمه کلمه brazil
brazil بقم
Read More »ترجمه کلمه brazil-wood
brazil-wood دار پرنيان ،چوب سرخ
Read More »