سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه break the wind

break the wind “در نتيجه کنارزدن هوا کار نفر پشت سر را اسان کردن( دوچرخه سوارى) ورزش : در نتيجه کنارزدن هوا کار نفر پشت سر را اسان کردن”

Read More »

ترجمه کلمه break through

break through “رخنه ،شکاف ،نفوذ،عبورازمانع ،رسوخ مظفرانه ،پيشرفت غيرمنتظره( علمى يافنى) علوم نظامى : نفوذ کردن در مواضع دشمن”

Read More »

ترجمه کلمه break off

break off “فرمان قطع تک در عمليات پشتيبانى نزديک هوايى ،قطع تماس با دشمن ،قطع کردن ،موقوف کردن علوم نظامى : رهايى از درگيرى”

Read More »