breaker line علوم هوايى : خطى در رسم فنى براى نشان دادن حذف قسمتى از جسم در شکل مزبور
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه breaker point
breaker point علوم هوايى : پلاتين
Read More »ترجمه کلمه breakeven point
breakeven point قانون ـ فقه : break
Read More »ترجمه کلمه breakfall
breakfall ورزش : قرار دادن بازوان و پا در زير بدن هنگام افتادن ،فن اوکه مى
Read More »ترجمه کلمه breakfast
breakfast ناشتايى ،افطار،صبحانه خوردن
Read More »ترجمه کلمه breaking
breaking “بريدگى ،شکستگى ،پاره گى علوم مهندسى : قطع شدگى معمارى : گسيختگى قانون ـ فقه : هتک حرز و ورود غير قانونى به ملک غير به هر شکل و به هر وسيله اى که باشد”
Read More »ترجمه کلمه breaking capacity
breaking capacity “ظرفيت قطع علوم مهندسى : ظرفيت شکست”
Read More »ترجمه کلمه breaking down of insulation
breaking down of insulation الکترونيک : فرو ريختن نارسانايى
Read More »ترجمه کلمه breaking down pass
breaking down pass علوم مهندسى : کاليبر شکست
Read More »ترجمه کلمه breakaway
breakaway “نفوذ کردن ،شکستن خط محاصره شکستن بند زندان ،فرار،استعفاء،جدايى ،هجوم وحشيانه گله گوسفند و گاو،رم ورزش : حمله يک يا چند بازيگر علوم نظامى : فرار از زندان”
Read More »