فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
breast work “خاکريز تا ارتفاع سينه علوم نظامى : خاکريز جان پناه سنگر ايستاده”
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه breasted drill
breasted drill علوم مهندسى : مته دستى که ته ان به شکل بيضى است و در سينه شخص قرار مى گيرد
Read More »ترجمه کلمه breasted transmitter
breasted transmitter علوم مهندسى : ميکروفونى که به گردن اويخته مى شود
Read More »ترجمه کلمه breakthrough
breakthrough ورزش : شکافتن
Read More »ترجمه کلمه breakwater
breakwater موج شکن
Read More »ترجمه کلمه breakwind
breakwind تيز دادن ،باد ول کردن ،باد شکن
Read More »ترجمه کلمه bream
bream ماهى سيم
Read More »ترجمه کلمه breast
breast “اغوش ،(مج ).افکار،وجدان ،نوک پستان ،هرچيزى شبيه پستان ،سينه بسينه شدن ،برابر،باسينه دفاع کردن ورزش : برخورد سينه قهرمان دو به نوار”
Read More »ترجمه کلمه breakpoint
breakpoint “نقطه انفصال کامپيوتر : نقطه انفصال”
Read More »ترجمه کلمه breaking down roll
breaking down roll علوم مهندسى : نورد شکست
Read More »