فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
brilliant تابان ،مشعشع ،زيرک ،بااستعداد،برليان ،الماس درخشان
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه brilliantine
brilliantine روغن مو
Read More »ترجمه کلمه brilliantly
brilliantly بطور درخشان ،چنانکه برجسته باشد
Read More »ترجمه کلمه brim
brim لبه ،کنار،حاشيه ،پرکردن
Read More »ترجمه کلمه brightness
brightness “روشنى ،درخشندگى ،زرنگى علوم مهندسى : روشنى کامپيوتر : درخشندگى روانشناسى : تيزهوشى”
Read More »ترجمه کلمه brightness adaptation
brightness adaptation روانشناسى : انطباق با درخشندگى
Read More »ترجمه کلمه brightness contrast
brightness contrast روانشناسى : تقابل درخشندگى
Read More »ترجمه کلمه brightness control
brightness control الکترونيک : پيچ روشنايى
Read More »ترجمه کلمه brightness signal
brightness signal الکترونيک : پيام روشنايى
Read More »ترجمه کلمه brightness temperature
brightness temperature شيمى : دماى درخشايى
Read More »