brougham کالسکه
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه brought
brought اورده شده
Read More »ترجمه کلمه brought forward
brought forward منقول ازصفحه پيش
Read More »ترجمه کلمه broomball
broomball ورزش : نوعى هاکى روى يخ بدون کفش اسکيت با جارو و توپ فوتبال
Read More »ترجمه کلمه broomstick
broomstick دسته جاروب
Read More »ترجمه کلمه brorher-in-law
brorher-in-law برادر زن ،برادر شوهر،شوهر خواهر،باجناغ ،هم دامن
Read More »ترجمه کلمه bros
bros برادران( نامگذارى شرکت ها)
Read More »ترجمه کلمه broth
broth غذاى مايعى مرکب از گوشت يا ماهى وحبوبات وسبزى هاى پخته ،ابگوشت
Read More »ترجمه کلمه brothel
brothel فاحشه خانه
Read More »ترجمه کلمه brother
brother ” )pl.brothers & brethren(برادر،همقطار قانون ـ فقه : اخ”
Read More »