bruiser مشت زن ،مشت باز
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه bruit
bruit شايعات ،گزارش ،سروصدا،اوازه
Read More »ترجمه کلمه brumal
brumal زمستانى ،مربوط به زمستان
Read More »ترجمه کلمه brown out
brown out کامپيوتر : کاهش جريان برق
Read More »ترجمه کلمه brown rust
brown rust سياهک
Read More »ترجمه کلمه brown-sequard syndrome
brown-sequard syndrome روانشناسى : نشانگاه براون – سکار
Read More »ترجمه کلمه brown sugar
brown sugar شکر سرخ ،شکر خام
Read More »ترجمه کلمه brown ware
brown ware سفالينه
Read More »ترجمه کلمه brownian movement
brownian movement شيمى : حرکت براونى
Read More »ترجمه کلمه brownie
brownie دختر پيشاهنگ هشت ساله تايازده ساله ،يکجور دوربين عکاسى ،يکنوع نان شيرينى ميوه دار
Read More »