budgeting بازرگانى : بودجه ريزى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه budo
budo ورزش : روش مبارزه
Read More »ترجمه کلمه buff
buff “با چرم پرداخت کردن ،خنثى کردن جنبيدن ،چرم زرد خوابدار،ضربت ،گاو وحشى ،زردنخودى ،محکم ،از چرم گاوميش ،براق کردن ،جلا،پوست انسان علوم مهندسى : نوسان کردن”
Read More »ترجمه کلمه buff-leather
buff-leather چرم گاو ميش
Read More »ترجمه کلمه buff-stick
buff-stick چوبيکه چرم( گاوميش ) بدان پيچيده است و براى پرداخت کردن بکار ميبرند
Read More »ترجمه کلمه buff-wheel
buff-wheel چرخ سنباده
Read More »ترجمه کلمه buffalo
buffalo )pl.buffalo or buffaloes(گاو وحشى ،پريشان کردن ،ترساندن
Read More »ترجمه کلمه buffer
buffer “حافظه ميانى ،حافظه موقت ،بافر،تامپون ،ماشين لرزنده ،ضربه گير،ضربت گير،دافع ،اطاق خرج( تفنگ)،سپر،ضربت خور،حائل ،پرداخت کردن ،استفاده از ميانگير علوم مهندسى : بالشتک کامپيوتر : حافظه ميانجى الکترونيک : ميانگير شيمى : محلول تامپون ورزش : بافر علوم هوايى : ام”
Read More »ترجمه کلمه buffer area
buffer area ناحيه ميانگير
Read More »ترجمه کلمه budget period
budget period “دوره بودجه بازرگانى : زمان بودجه”
Read More »