bugged “اطاق يا شيئى که حاوى يک وسيله استراق سمع پنهانى باشد علوم نظامى : مجهز به ميکروفن مخفى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه bugger
bugger “لاطى ،ادم پست ،کثيف وفاسد قانون ـ فقه : لواط کننده”
Read More »ترجمه کلمه buggery
buggery “لواط،بچه بازى قانون ـ فقه : لواط،بچه بازى”
Read More »ترجمه کلمه buffers
buffers کامپيوتر : فرمانBUFFERS
Read More »ترجمه کلمه buffet
buffet “قفسه جاى ظرف ،بوفه ،اشکاف ،رستوران ،کافه ،مشت ،ضربت ،سيلى علوم هوايى : نوسانات نامنظم ساختمان هواپيما در اثر اشفتگى”
Read More »ترجمه کلمه buffing resistance
buffing resistance علوم مهندسى : مقاومت ميرايى
Read More »ترجمه کلمه buffing wheel
buffing wheel چرخ سنباده
Read More »ترجمه کلمه bufflehead
bufflehead گاوميش ،(مج ).ادم احمق ،کله خر
Read More »ترجمه کلمه buffo
buffo خواننده مرد در رلهاى فکاهى اپرا
Read More »ترجمه کلمه buffonery psychosis
buffonery psychosis روانشناسى : روان پريشى لودگى
Read More »