butyl علوم هوايى : نوعى لاستيک مصنوعى که از پليمريزاسيون ايزوبوتيل بدست مى ايد
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه buttock
buttock کپل ،کفل
Read More »ترجمه کلمه buttock lines
buttock lines علوم هوايى : نيمرخ تلاقى صفحات قائم با سطح اجسام صلب
Read More »ترجمه کلمه buttocks
buttocks کفل ،سرين اسب ،جفته
Read More »ترجمه کلمه button
button “ميخ ،غنچه ،هرچيزى شبيه دکمه ،تکمه زدن ،باتکمه محکم کردن علوم مهندسى : دکمه معمارى : گل ميخ گرد”
Read More »ترجمه کلمه button head
button head علوم مهندسى : سر عدسى در پيچ ها
Read More »ترجمه کلمه button-hook
button-hook قلاب
Read More »ترجمه کلمه buttonhole
buttonhole سوراخ دکمه ،مادگى ،مزاحم شدن
Read More »ترجمه کلمه buttonhook
buttonhook “نوعى پاس با جلو دويدن و برگشت ناگهانى( فوتبال امريکايى)،دکمه انداز،سگک دکمه ،قلاب دکمه ورزش : نوعى پاس با جلو دويدن و برگشت ناگهانى”
Read More »ترجمه کلمه buttons
buttons (جمع)،تکمه ،شاگرد،نوکر،پادو
Read More »