called strick ورزش : پرتابى که از منطقه توپزن مى گذرد ولى ضربه نمى خورد
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه call to mind
call to mind بخاطر اوردن
Read More »ترجمه کلمه call to order
call to order به حفظ انتظام دعوت کردن ،نظم مجلسى را برقرار کردن
Read More »ترجمه کلمه call to prayer
call to prayer “اذان قانون ـ فقه : اقامه قبل از نماز”
Read More »ترجمه کلمه call to quarters
call to quarters شيپور احضار
Read More »ترجمه کلمه call to witness
call to witness “گواه گرفتن ،گواهى خواستن از قانون ـ فقه : به شهادت طلبيدن”
Read More »ترجمه کلمه call up
call up “درخواست شناسايى شبکه ،احضار براى فعاليت هاى نظامى ،دستور ارسال گزارش ،شيپور احضار،بخاطر اوردن ،تذکر دادن ،جمع کردن علوم نظامى : درخواست اعلام شناسايى در شبکه حاضر و غايب کردن ايستگاههاى بى سيم”
Read More »ترجمه کلمه callable
callable صدازدنى ،فراخواندنى
Read More »ترجمه کلمه callable bond
callable bond قانون ـ فقه : نوعى قرضه که صادر کننده حق بازخريد ان را قبل از موعد اسمى ندارد
Read More »ترجمه کلمه callan
callan پسربچه ،جوان ،جوانک
Read More »