calling sequence “مجموعه اى مشخص از دستورالعمل و داده که براى فراخوانى يک ريزبرنامه معين ضرورى است ،دبناله فراخوانى ،دنباله فراخوانى کامپيوتر : ترتيب فراخوانى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه calliper
calliper کوليس ،نوعى پرگار که براى اندازه گيرى ضخامت يا قطر اجسام بکار ميرود،فندق شکن ،گازانبر
Read More »ترجمه کلمه calliper compasses
calliper compasses پرگارقطرپيما
Read More »ترجمه کلمه callipers
callipers پرگار قطر پيما
Read More »ترجمه کلمه callendar year
callendar year “سال علوم نظامى : سال جارى”
Read More »ترجمه کلمه caller
caller “ديدنى کننده ،صدا زننده ،دعوت کننده ،ملاقات کننده ورزش : گوينده با بلندگو”
Read More »ترجمه کلمه callet
callet فاحشه ،پتياره ،دعوا و غوغا
Read More »ترجمه کلمه calligraph
calligraph قطعه ،نمونه ،خط خوب
Read More »ترجمه کلمه calligrapher
calligrapher خوش نويس ،خطاط
Read More »ترجمه کلمه calligraphic
calligraphic مربوط به خطاطى
Read More »