ترجمه کلمه catch feeder

catch feeder “جوى ابيارى معمارى : مادى”

ترجمه کلمه catch fence

catch fence ورزش : نرده محکم سر پيچ

ترجمه کلمه catch for door bolt

catch for door bolt “ماده ،پل( يراق الات) معمارى : پل”

ترجمه کلمه catch hold of

catch hold of محکم نگاهداشتن

ترجمه کلمه catch-meadow

catch-meadow چمنى که دردامنه تپه اى باشد

ترجمه کلمه catch of guage

catch of guage معمارى : گيرنده بارانسنج

ترجمه کلمه catch on

catch on گرفتن

ترجمه کلمه catcall

catcall صداى سوت ،جيغ ،سوت( مخصوصا در نمايش که نشانه نارضايتى مردم است)

ترجمه کلمه catch

catch بل گيرى ،رسيدن به نفر جلو،کشتى کج ،بازى دستش ده ،بل گرفتن دخول پارو در اب ،مانوردادن روى موج و رانده شدن موج سوار بطرف ساحل ،نيروى اوليه بازوى شناگر در شروع حرکت ماهى گرفتن ،از هوا گرفتن ،بدست اوردن ،جلب کردن ،درک کردن ،فهميدن ،دچار شدن به ،عمل گرفتن ،اخذ

ترجمه کلمه catch a crab

catch a crab ورزش : تصادفا پارو را داخل اب کردن

فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده