centralized control “انجام کنترل به طريقه تمرکزى علوم نظامى : کنترل تمرکزى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه centralized data processing
centralized data processing “پردازش تمرکز يافته داده کامپيوتر : پردازش داده متمرکز”
Read More »ترجمه کلمه central tendency
central tendency “کامپيوتر : احتمال مطابقت داده با مقادير مورد انتظار معمارى : تمايل به مرکز”
Read More »ترجمه کلمه central tendency measures
central tendency measures روانشناسى : اندازه هاى گرايش مرکزى
Read More »ترجمه کلمه central terminal
central terminal پايانه مرکزى
Read More »ترجمه کلمه central treaty organization (cento)
central treaty organization (cento) “سازمان پيمان مرکزى ،سازمان دفاعى متشکل از ايران ،انگلستان قانون ـ فقه : پاکستان و ترکيه که ايالات متحده امريکا نيز در ان نظارت دارد و در مانورهايش شرکت مى کند . اين سازمان به سال ۱۹۵۹ تاسيس يافته و دو سازمان دفاعى ديگر غرب يعنى Nato و Seato را به هم متصل ”
Read More »ترجمه کلمه central war
central war “جنگ عمومى علوم نظامى : جنگ عمده”
Read More »ترجمه کلمه centralism
centralism “مرکز گرايى قانون ـ فقه : سيستم تمرکز در اداره مملکت روانشناسى : مرکزى نگرى”
Read More »ترجمه کلمه centralist
centralist “مرکز گراى ،طرفدار تمرکز روانشناسى : مرکزى نگر”
Read More »ترجمه کلمه central refueling provisions
central refueling provisions علوم هوايى : سيم سوخت رسانى هواپيما که در ان تمام تانکهاى سوخت از يک نقطه تغذيه ميشوند
Read More »