chainwheel چرخ زنجير خور
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه chair
chair “خرک( ارماتوربندى)،مقر،کرسى استادى در دانشگاه ،برکرسى ياصندلى نشاندن معمارى : خرک”
Read More »ترجمه کلمه chairlift
chairlift ورزش : سردست بلند کردن
Read More »ترجمه کلمه chairman
chairman “رئيس جلسه ،مدير،فرنشين ،رئيس ،رياست کردن ،اداره کردن قانون ـ فقه : رئيس هيات مديره بازرگانى : رئيس هيئت مديره”
Read More »ترجمه کلمه chained
chained زنجيره اى کردن
Read More »ترجمه کلمه chained file
chained file کامپيوتر : پرونده يا فايل زنجير شده
Read More »ترجمه کلمه chained files
chained files کامپيوتر : فايل هاى زنجيرى
Read More »ترجمه کلمه chained list
chained list “ليست زنجيره اى کامپيوتر : ليست زنجيرى”
Read More »ترجمه کلمه chained printing
chained printing کامپيوتر : چاپ زنجيره اى
Read More »ترجمه کلمه chained reinforcement
chained reinforcement روانشناسى : تقويت زنجيره اى
Read More »