سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه charged

charged “متهم شده ،خرج گذارى شده ،پر شده( جنگ افزار) علوم مهندسى : بار شده قانون ـ فقه : عهده دار علوم نظامى : پر شده”

Read More »

ترجمه کلمه charger

charger “اسب جنگى ،دستگاه پرکردن باطرى و هرچيز ديگر( مثل تفنگ) علوم مهندسى : دستگاه شارژ الکترونيک : باترى پر کن”

Read More »

ترجمه کلمه charges forward

charges forward “هزينه هايى که بوسيله مشترى پرداخت خواهد شد بازرگانى : مخارج حمل که بعد از تحويل کالا به مشترى از او دريافت مى شود”

Read More »